به گزارش وارک نیوز، آب را الفبای آبادانی گفتهاند و هسته نخستین آفرینش، جوهره وجودی انسان و تشکیلدهندهی نیم بیشتر کره زمین. آب و آفرینش و آبادانی واژگانِ دیرپایِ شکلگیری هستیاند. ایرانیان باستان در این سرزمین کمآب و نیمهبیابانی هماره آب را گرامی داشتهاند و ارزش قطرهقطرهی آن را دانستهاند؛ به گاه خشکسالی، نذر و نیاز و قربانی کرده و هنگامهی بارش باران، جشن و سُرور.
اهمیت آب در اساطیر کهن تا حدیست که ایرانیان، الههای به نام آناهیتا برای نگاهبانیاش متصور شدند؛ این اعتقاد از دوران باستان تا اسلام نیز تداوم یافت و به جایی رسید که آب را مِهر حضرت فاطمه (س) پنداشتند.
در باور مردمان این سرزمین نگاه معنوی به آب، جایگاه رفیعی دارد؛ نگاهی به جشنهای آب در تاریخ ایران و زمان و شیوه اجرای آن، پیوندی میان آب و گردشگری برقرار میسازد که گویی حلقه مفقوده گذشته و زمان حال است.
عموم صاحب نظران و اندیشمندان صنعت توریسم بر این باورند که گردشگری بدون آب معنی و مفهوم دیگری مییابد. اکنون اکثر کشورهایی که چرخ اقتصادشان از این طریق میچرخد، آب را سنگبنای گردشگری قرار دادهاند؛ از آبگرمهای معدنی تا رودهای خروشان، دریاچه و تالاب، چشمهسار و آبشار، غارهای آبی و موجودات غارزی، ورزشهای آبی و ماهیگیری، تنها گوشهای از مقولهی آب-گردشگری در صنعت توریسم است.
آببناهای کهن موجود در ایران که تنوع آنها در لرستان بسیار چشمگیر است، توجه گردشگران زیادی را در دنیا به خود جلب کرده است. قنات، پایاب، گاوچاه، سد یا بند، پل، کانال و تونلهای آببَر، یخچال، مهرابه، آسیاب، حوضهای صخرهای و آبانبار، برخی از این نمونههاست.
این سازههای آبی-تاریخی تحت عنوان گنجینه آب، نقش بیبدیلی در میان جاذبههای تاریخی-طبیعی ایفا میکنند. در بستههای گردشگری استانهایی مانند یزد و کرمان و کاشان، بازدید از این قبیل آثار در اولویت قرار دارد.
به گواه آمار، سالانه بیش از 12 میلیارد متر مکعب آب شرب و شیرین از استان لرستان خارج میشود؛ در حالی که نه اجازه برداشت کافی از آن به کشاورزان لرستان داده میشود و نه امکان احداث سدهای بزرگ و نیروگاه برقآبی بر روی رودخانههای خروشان کشکان و زال و سزار وجود دارد. بنابراین در چنین شرایطی تنها راه بهرهمندی از این ثروت و فرصت جاری، گردشگری است.
خوشبختانه جریان رودخانهها در لرستان و محل زایش سرابها و تالابها با رشتهکوههای درهمتنیده و جنگلهای زاگرس، طبیعی کمنظیر آفریده که دل هر بینندهای را میرباید. تنگههای شیرز، هَلد، درهخزینه، کولچپ، کولپیر، کولخانی، کولراد، لیلی، نیگاه، شوهخو و … به عنوان بستههایِ بیمانندِ گردشگری در این راستا نقش کلیدی ایفا میکنند.
در هیچ کجای ایران تجمع 11 تالاب متنوع در یک مکان وجود ندارد، کمتر نقطهای از کشور را سراغ داریم که دهها پدیده ژئوتوریسمی را دارا باشد یا بیش از هزار سازه آبی-تاریخی در آن خودنمایی کند.
اما شوربختانه با وجود برخورداری از این ظرفیتها و استقبال پرشور گردشگران، صنعت گردشگری لرستان از این حضور منتفع نمیشود و اقدامی نیز برای ساماندهی تورهای ورودی به استان و دریافت هزینه از آنان صورت نمیگیرد.
در بسیاری از مواقع شاهدیم که خیل گردشگر داخلی، از تنگههای زیبای لرستان بازدید میکنند اما ریالی از این سفر عاید صنعت گردشگری استان یا جوامع محلی نمیشود و برآیند اینگونه سفرها، رهاسازی پسماند و زباله در عرصه طبیعت و تخریب محیط زیست انسانی و جانوری منطقه است.
میدانیم که امکانات دولتی محدود و جذب سرمایهگذار برای تکتک این آثار امری دشوار یا محال است و نیکتر میدانیم که وضعیت اسَفبار بیکاری به خصوص در جوامع روستایی دردی گران است. بنابراین در شرایط فعلی، جوامعِ محلی به خاطر حضور دائم و اشراف کامل به محیط پیرامون، میتوانند بهترین متولی و بهرهبردار از بخش گردشگریِآب باشند.
با تقویت این قشر اجتماعی به همراه آموزشهای لازم و مدیریت صحیح، میتوان به راحتی، بخش گردشگری آبی را به درآمدزایی رساند و در کنار آن اشتغال صدها نفر از روستاهای دوردست لرستان را رقم زد. نمونه موردی تنگ لیلی شهرستان دورود است که مالک منطقه به صورت خودجوش وارد عمل شده و با ارائه خدمات اندکی به متقاضیان، اشتغالی به نسبت پایدار را در منطقه رقم زده است.
اگرچه در این میان جای آموزش و مدیریت صحیح خالی است اما از نظر ورود جوامعِ محلی به عنوان بهرهبردار از آبهای روان و بلااستفاده، قابل تحسین است.
امید که مسئولین امر با الگوبرداری از این نمونه، به شیوهای منطقیتر و علمی از ظرفیت فوقالعاده جوامع محلی و آبهای سطحی بهرمند شوند و گامی مثبت و ماندگار در راستای تقویت صنعت توریسم و توسعه پایدار لرستان بردارند.
انتهای پیام/
نگارنده دکتر عطا حسنپور
دیدگاه ها (0)