اخبار ویژه
کد خبر : 3508
پنجشنبه - ۱۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۲۱:۱۷

تابوت مرگ از شانه های ما نمی افتد

تابوت مرگ از شانه های ما نمی افتد.

درد پشت درد است و اندوه هم خانه ما. هنوز غم از دست دادن دریانوردان کشتی سانچی از پشت پلک هایم پاک نشده است و آتش شعله وری که جان آتش نشانان پلاسکو را به درد عظیم از دست دادن دردانه دخترم گره داده بود، فراموش نشده که خبر دیگری چون پتک استخوان هایم را در هم شکست.

غم از دست دادن استادی عزیز، ایرج کاظمی درخت تنومند فرهنگ لرستان بود که ریشه هایش به ستاره ها می رسد. مردی روشن و آگاه به چهار گوشه فرهنگ لرستان. موسیقی اش را خوب می شناخت به همان اندازه که تاریخش را با آن کلام نافذش بیان می کرد. خط خوش می نوشت و چقدر زیبا در باره متقدمان و متاخران ادبیات معاصر زیبا سخن می گفت.

حالا دیگر خیابان مطهری آن مرد شیک و خوش پوش را غروب ها تا انتشارات شاپور خواست بدرقه نمی کند.

آقا سید یدالله ستوده کدامیک از دوستانت تحمل صندلی خالی ایرج را خواهند داشت.

آه که این روزها دریغی بیش برایمان نمانده است. دریغ ، دریغ فلانی رفت.

راستی عزت چنگایی و بامداد لرستان به جای نقدها و نظرهای استاد کاظمی در صفحه فرهنگ و هنرش چه خواهد نوشت.

روزنامه صدای ملت جایی خالی استاد را چگونه پر خواهد کرد. تسلیت باد هوشنگ بیرانوند که یار دیرینت ما را تنها گذاشت.

صبح های کیهان و گپ و گفت استاد کاظمی با نور محمد سپهوند و آقای محمودوند چه چای ها را که سرد نکرد به مشتاق شنیدن کلام پر نفوذ استاد کاظمی.

یادش بخیر سال های دور و انجمن قلم خرم آباد و گپ های دوستانه قلم بدستان لرستان، انجمنی که سال هاست گرد نا مهربانی بی فرهنگ ها بر آن نشسته است. دکتر حسین مهرداد تسلیتت باد،

استاد ایرج کاظمی از میان ما رفت و این روزها شاهد خواهیم بود آنان که برای خانواده استاد کاظمی و فرهنگ لرستان سینه چاک می کنند و تسلیت می نویسند. دیروز با زنده استاد چه کردند..

 

فرهنگ و هنر لرستان با افرادی چون زنده یاد کاظمی جان می گیرد نه با اعداد و ارقام مدیران فرهنگی که بولتن بولتن برای وزارت خانه های متبوع شان ارسال می کنند.

 

ایرج از میان ما رفت و رفتنش داغ سنگینی است برای جامعه فرهنگی لرستان.

آهای آدم ها که در ساحل نشستید

یک نفر دارد می سپارد جان

 

عبدالرضا شهبازی
دوازدهم بهمن ماه ۹۶/ خرم آباد