نگاهی به خواستگاه انسانهای مدرن در غار اعجاب انگیز کلدر
نگاهی به خواستگاه انسانهای مدرن در غار اعجاب انگیز کلدر
دکتر بهروز بازگیر
پروفسور هنری فیلد اولین باستان شناسی بود که در سال ۱۹۵۰ میلادی با ایجاد یک گمانه کوچک به اهمیت باستان شناختی غار کنجی پی برد (Field 1951:91, footnote 22) .
پس از وی، دانشجویان پروفسور بریدوود (پروفسور فرانک هول و کنت فلانری) کاوشهای باستان شناختی خود را در غارهای کنجی، قمری، یافته و پناهگاههای صخرهای پاسنگر و گر ارجنه آغاز کردند.کاوشهای صورت گرفته توسط این دو باستان شناس برجسته آمریکایی را میتوان یک نقطه عطف و آغازگر فصلی نو، نه تنها در مطالعات پارینه سنگی لرستان بلکه در تمام ایران دانست (Hole and Flannery 1967).
غار یافته
پس از انتشار نخستین نتایج مقدماتی از دست آوردهای این کاوشها بود که زاگرس مرکزی به عنوان یکی از مناطق مهم برای انجام مطالعات پارینه سنگی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران غربی قرار گرفت.بدین ترتیب در سال ۱۹۶۹ میلادی دکتر جان اسپت کاوش نسبتا عظیمی در غار کنجی انجام داد(Speth 1971).وی پس از گذشت کمی بیشتر از بیست سال نتایج فن-گونهشناسی ابزارهای سنگی غار کنجی را به همراه دکتر مارک باوملر منتشر کرد (Baumler and Speth 1993).
در اواخر ماه دسامبر ۲۰۰۰ میلادی هیاتی متشکل از باستان شناسان ایرانی با هدف ارزیابی ویژگیهای محوطههای پارینه سنگی استان لرستان، تا اوایل ژانویه ۲۰۰۱ به بررسی منطقه پرداختند که ماحصل آن دو مقاله در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۴ میلادی بود(Roustaei et al 2002& 2004).
پس از ۱۳ سال از انتشار آخرین نتایج از غار کنجی، طی دو فصل کاوش در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ میلادی غار یافته توسط یک هیات مشترک ایرانی_بلژیکی به سرپرستی پروفسور اوت، دکتر بیگلری و دکتر شیدرنگ مورد کاوش قرار گرفت.
در این کاوشها،این هیات به دنبال کشف شواهد انسانهای هوشمند و نئاندرتال و درک انتقال از پارینه سنگی میانه به پارینه سنگی جدید از طریق مطالعات دقیق لایه نگاری و تاریخ نگاری نهشتههای فرهنگی این محوطه پرداختند.
علیرغم تمامی تلاشهای این تیم، غار یافته دارای لایههایی با نهشتهها و شواهد فرهنگی انسانهای نئاندرتال نبود.
با این حال، تا پیش از کشفیات غار کلدر، غار یافته با دارا بودن شواهد فرهنگی انسانهای هوشمند با تاریخی بین ۲۴۵۰۰ سال تا ۳۶ هزار سال(و در تاریخ نگاریهای اخیر ۳۹۵۰۰ سال) به عنوان یکی از محوطههای مهم ایران مطرح بود (Otte et al. 2007, 2009 & 2011).
پس از دو سال،در سال ۲۰۱۳ میلادی دکتر سنکا سانووا (باستان شناس بلغاری) نتایج مطالعات مقایسهای خود را که بر روی ابزارهای سنگی غار یافته و پناهگاه صخرهای و رواسی کرمانشاه انجام داده بود منتشر کرد (Tsanova 2013).
وی با اینکه تقریبا فرایند تکامل تکنیکهای ابزارسازی از صنعت موستری به برادوستی را در ابزارهای پناهگاه ورواسی به اثبات رساند، با این حال منطقه زاگرس ایران را به عنوان منبع و خاستگاه صنعت ریز تیغه سازی مورد تردید قرار داد.
دراین میان، از سال ۲۰۰۹ میلادی تاکنون پژوهشهای پارینه سنگی دره خرمآباد توسط هیات ایرانی-اسپانیایی به سرپرستی دکتر بهروز بازگیر و دکتر آندریو اویه از سر گرفته شده است. پس از بررسی میدانی منطقه، در سال ۲۰۱۱ میلادی غارهای گیلوران، قمری، کلدر و پناهگاه صخرهای گر ارجنه توسط این هیات مورد کاوش قرار گرفت. نتایج مقدماتی این کاوشها که در قالب چندین مقاله داخلی و بینالمللی انتشار یافت نشان داد که بجز پناهگاه صخرهای گر ارجنه که با مشکل تخریب لایهها مواجه شده بود، مابقی محوطهها دارای شواهد فرهنگی هر دو گونه انسانهای هوشمند و نئاندرتال میباشند (بازگیر ۱۳۹۱، بازگیر و تومونگ ۱۳۹۳) ،(Bazgir 2013 and Bazgir et al. 2014) .
مشاهدات میدانی این تیم نشان داد که غار کلدر دارای پتانسیل بیشتری برای کاوشهای وسیعتر است. بدیدن ترتیب در سال۲۰۱۴ میلادی این غار برای دومین بار در مقیاس بزرگتری با هدف درک بهتر لایههای فرهنگی و دستیابی به تاریخ نگاری دقیق توسط این هیات ایرانی-اسپانیایی مورد کاوش قرار گرفت.
نتایج حاصله از این کاوش را میتوان مهمترین دست آورد مطالعات پارینه سنگی ایران و یکی از مهمترین کشفیات در غرب قاره آسیا قلمداد نمود .(Bazgir et al. 2017)
از دیگر محوطههای مهم زاگرس که شواهد انسانهای هوشمند و نئاندرتالها را در خود جای دادهاند، میتوان به غار بوف در استان فارس (با قدمت ۴۳۹۰۰ سال)، غار شنیدار کردستان عراق (با قدمت ۴۳۴۰۰ سال)، غار مرخر، غار کوبه و پناهگاه صخرهای ورواسی در استان کرمانشاه (که از هیج کدام آنها تاریخی برای لایههای پارینه سنگی جدید به دست نیامده است) اشاره کرد. همانگونه که اشاره شد غار یافته در استان لرستان نیز یکی از غارهای مهمی است که شواهد حضور انسانهای هوشمند (با قدمت ۳۹۵۰۰ سال) را در خود جای داده ولی تاکنون هیج شواهدی مبنی بر خضور نئاندرتالها در آن گزارش نشده است Becerra-Valdivia et al. 2017)).
در خارج از محدوده زاگرس، محوطه میرک در استان سمنان نیز شواهد حضور انسانهای هوشمند و نئاندرتال را در خود جای داده است. این محوطه که در سالهای اخیر توسط یک تیم ایرانی-فرانسوی به سرپرستی دکتر وحدتی نسب مورد کاوش قرار گرفته است یکی از محوطههای بسیار غنی در فلات مرکزی ایران محسوب میشود.
در آخرین کاوش محوطه میرک،این هیات از کشف شواهد فرهنگی انسانهای هوشمند و نئاندرتال در این محوطه خبر دادند.
از آنجایی که اغلب پژوهشهای پارینه سنگی در ایران بر روی محوطههای زاگرس صورت گرفته است، لذا کشف هر گونه محوطه پارینه سنگی در فلات مرکزی، بویژه در نقاط کویری ایران از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و قطعا در مطالعات تطور بشر ارزشمند خواهد بود.
با این حال تاریخ نگاریهای به دست آمده از لایههای پارینه سنگی جدید این محوطه نشان میدهد که حضور و استقرار انسانهای هوشمند در فلات مرکزی ایران هزاران سال بعد از زاگرس به وقوع پیوسته است.
تا پیش از کشفیات غار کلدر، تمام پژوهشگران بر این عقیده بودند که زادگاه، خواستگاه و منشا انسانهای هوشمند که توانستهاند برای اولینبار وارد قاره اروپا شوند، منطقه شامات به صورت کلی و دو محوطه کسار اکیل (کشور لبنان) و منوت (منطقه شامات) به صورت خاص بوده است؛ اما کشفیات غار کلدر این سناریو را مورد تردید جدی قرار داده است.
هم اکنون کشفیات غار کلدر که در یکی از ده مجله معتبر علوم جند رشتهای دنیا انتشار یافته است نشان داده است که شواهد فرهنگی به دست آمده از این غار دره خرمآباد را به عنوان نخستین زادگاه انسانهای مدرنی که توانستهاند برای اولین بار وارد قاره اروپا شوند مطرح کند.
غار کلدر نه تنها در برگیرنده شو.اهد فرهنگی بی نظیری از انسانهای هوشمند و تاریخ ظهور آنها در این بخش از غرب قاره آسیا و ایران است، بلکه این غار شواهد انسانهای نئاندرتال را نیز در خود جای داده است!در لایهی پنج غار کلدر شواهد فراوانی از دست افزارهای انسانهای نئاندرتال وجود دارد که نشان میدهد که این غار شاهد انقراض آخرین نئاندرتالها نیز بوده است.
پناهگاه صخرهای گر اجنه
این موضوع از نظر باستانشناسی به این دلیل اهمیت دارد که یک فرایند انتقال در اینجا پیش آمده است. اهمیت موضوع بدین قرار است که نه تنها در رشته کوههای زاگرس بلکه در بسیاری از محوطههایی که در غرب آسیا وجود دارد،شواهد فرهنگی انسانهای نئاندرتال و انسانهای هوشمند با یکدیگر در مکان های محدودی یافت شده است. غار کلدر با وجود نهشتههای فرهنگی این دو گونه انسان، شواهد ارزشمندی از انقراض نئاندرتالها و ظهور انسانهای هوشمند را در خود جای داده است و بدین ترتیب هم اکنون به عنوان یکی از کلیدی ترین محوطههای باستانی در غرب قاره آسیا مطرح شده است. بدین ترتیب زاگرس مرکزی همچنان به عنوان قدیمیترین و مهمترین منطقه استقراری انسانهای هوشمند و نئاندرتال در ایران محسوب می گردد و نتایج به دست آمده از کاوشهای انجام شده در این منطقه نشان از پتانسیل بسیار بالای زاگرس برای تداوم پژوهشهای هدفمند دارد.
غار کلدر گنجینهای ارزشمند از نحوه معیشت انسانهای هوشمند و نئاندرتالها را در خود محفوظ نگه داشته است.
تحقیقات صورت گرفته بر روی سرنیزههای مکشوفه از این غار که در محافل مختلف بینالمللی ارائه شده نشان میدهد که جوامع شکارگری که در دره خرمآباد میزیستهاند آگاهی بسیار بالایی از جغرافیا و منابع پیرامون خود داشتهاند.
این غار علاوه بر اطلاعات ارزشمندی که از تنوع فنون و تکنیکهای ساخت دست افزارهای ساخته شده توسط نئاندرتالها و هموساپینها (انسانهای هوشمند) به ما میدهد، در برگیرنده قدیمیترین شواهد استفاده از قیر طبیعی در ایران و غرب آسیا میباشد.
غار کلدر
پژوهشهای صورت گرفته بر روی دست افزارهای سنگی غار کلدر نشان میدهد که جوامع شکارگر دره خرمآباد با استفاده از منابع قیر طبیعی پیرامون دره توانستهاند یکی از بهترین فنون جاگذاری سر نیزهها بر روی دسته را ابداع کنند.
این موضوع از آن نظر حائز اهمیت است که شواهد به دست آمده از دیگر محوطههای دنیا نشان میدهد که اغلب جوامع شکارگر برای جاگذاری سرنیزهها بر روی دسته از صمغ درختان، موم عسل و دیگر مواد چسبنده استفاده میکردهاند که از نظر استحکام و میزان چسبندگی بسیار ضعیفتر از قیر میباشند.
شایان ذکر است که شواهد استفاده از قیر طبیعی در تمام دنیا محدود به محوطههای پارینه سنگی Les Vachons در فرانسه، Gura cheii-Râsnov رومانی و دو محوطه Tlel Umm el و Hummal در سوریه و اخیرا محوطههایی در آلمان میشود.
از دیگر اطلاعات ارزشمند به دست آمده از غار کلدر میتوان به تنوع و درصد بالای سر نیزهها در این غار اشاره کرد.
میزان بالای سرنیزهها در میان دیگر دست افزارهای مکشوفه در این غار نشان میدهد که منطقه لرستان از نظر دارا بودن منابع شکار که رابطه مستقیمی با شرایط مطلوب اقلیمی دارد دارای شرایط آب و هوایی بسیار خوبی بوده است. این شواهد نشان میدهد که منطقه از دوران پارینه سنگی نیز مکان مناسبی برای زیست انسانها و حیوانات بوده است.
جالب است که ۲۵٫۱% ابزارهای کشف شده در غار کلدر را سرنیزه ها تشکیل میدهند که از نظر آماری بالاترین میزان را در میان تمامی محوطههای کاوش شده در دنیا نشان میدهد!
نویسنده و پژوهشگر دکتر بهروز بازگیر
منبع دو هفته نامه تمدن مرکزی